رویکرد برنامه نسبت به فرهنگ سازمانی
اثر بخشي و كارآيي يك سازمان ، صرفاً به سطح انگيزش و توانائي هاي فردي و كيفيت عمل گروه هاي كاري بستگي ندارد ، بلكه هر سازمان داراي يك شخصيت نامرئي و نامكتوب است كه براي خود داراي روش هاي انجام كار مي باشد . امكان دارد اين شخصيت نامرئي بسيار نيرومندتر از شخصيت رسمي سازمان باشد . اين شخصيت نامرئي را فرهنگ هر سازمان مي گويند.
مديريت فرهنگ بدين معني است كه آگاهانه و از روي قصد، كاري با فرهنگ انجام دهيم. اين كار ممكن است شامل تقويت يا تضعيف فرهنگ سازماني ، جامعه پذير نمودن افراد داخل آن، توسعهآن، محافظت از آن و يا تغيير واقعي آن فرهنگ باشد.
اكثر مديران و محققان روانشناسي بر اين باورند كه فرهنگ را مي توان از طريق سازماندهي و تقويت مجدد، تغيير داد. معمولاً هدف اين است كه بهترين تناسب بين محصول، خط مشي و فرهنگ ايجاد شود. دشپاندي و پاناسورامن الگويي را تحت عنوان «برنامهريزي استراتژيك فرهنگي» پيشنهادكردند . آنها اين شيوه را با تركيب سه الگوي «برنامهريزي استراتژيك» ، «روش بازاريابي گروه مشاوره بوستون» و «چرخه حيات تجددي و سبك شناسي فرهنگي» ارائه دارند. امر مسلم این که فرهنگ سازمانی یکی از محورهای اصلی در موفقیت برنامه های استراتژیک است وبرنامه ریزی برای تغییر آن نیز اجتناب ناپذیر است.
توجه: انتشار مطالب این سایت، در سایت های فروش الکترونیکی ممنوع است و در دیگر سایت ها بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
می خواهید بیشتر بدانید؟
دانلود کنید. |
نیاز به مشاوره دارید؟ | به پژوهش نیاز داری؟ | نیاز علمی دیگری داری؟ |
TUSTAM.CULTURE.MAGT.VZRI | با ما تماس بگیرید. | با ما تماس بگیرید. | نیاز خود را با ما در میان بگذارید |
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!