محک زنی وکاربردهای آن در برنامه ریزی
«محكزني»[1] يك ابزار كيفي است كه از طريق آن استانداردها و معيارهاي عالي در يك رشته كاري شناسايي، ايجاد و تحصيل ميشوند. محک زنی يك ابزار مقايسهاي است كه فاصلهها را تا وضع مطلوب موجود در صنعت مورد نظر مشخص ميكند، بعبارتي در اين روش به دنبال«بهترين راه» هستيم. در مورد لفظ «بنچ مارك» عدهاي بر اين عقيدهاند كه اين لفظ از زمين شناسي اخذ شده است و در زمين شناسي براي مقايسه نقاط مختلف زمين با يك نقطه مرجع بكار ميرود.[2]
در مقابل بعضي معتقدند كه اين كلمه از ساختمانسازي در مصر باستان اخذ شده است.[3] به هر حال اين واژه وارد صنعت شده و به عنوان روش ارزيابي مورد استفاده قرار ميگيرد. محمدزئيري معتقد است كه در مورد شكلگيري استفاده از اين ابزار در صنعت دو عقيده را بيان ميكند. عدهاي ميگويند جنرال الكتريك براي اولين بار در سال 1965 از اين روش استفاده كرده و در مقابل عدهاي ديگر ميگويند كه اين روش از روشي ژاپني به نام «شاكو»[4] اخذ شده است(Zairi,Mohamed,1994.p.60 ) در مقابل اين نظرات، نظر ديگري مطرح است كه ميگويد در سال 1979 شركت زيراكس در پاسخ به فشار رقابتي ژاپنيها، اقدام به بكارگيري و توسعه محكزني نمود.
بعنوان يك معيار مرجع براي مقايسه عملكرد در زیست شناسی و روانشناسي تعريف شده است؛ همانند ضربان قلب كه در حالت نرمال 60 الي 80 است و بعنوان معيار در پزشكي مورد استفاده قرار ميگيرد.
تعاريفي كه از«محكزني» ارائه شده عبارتند از:
– محكزني عبارتست از شناسايي، يادگيري، تعديل و انطباق رويهها و مراحل عمل كارآمد و مهم از هر سازماني در دنيا، به منظور بهبود عملكرد يك سازمان.(مركز بهرهوري و كيفيت آمريكا)[5]
– محكزني فرآيند تحقيقات صنعتي ميباشد كه مديران را قادر ميسازد تا در زمينه فرآيندها و روشهاي مختلف، مقايسه شركت به شركت داشته باشند و بتوانند بهترين فرآيند و روش را انتخاب كرده و به برتري و امتياز مشخصي دست يابند. (Comp,1998 )
– فرآيند پايدار و سيستماتيك براي ارزيابي توليدات، خدمات و فرآيندهاي كاربردي سازمانها كه به عنوان پيشرو در جهان و يا صنعت شناخته شدهاند.
– فرآيند اندازهگيري دقيق عملكرد سازمانها در مقابل سازمانهاي الگو و نمونه در صنعت و استفاده از ابزار تحليلي به منظور بهبود خدمات، عمليات و وضعيت هزينه.
چه چيزي«بنچمارك» ميشود؟ و چه كسي به عنوان شريك مطالعاتي انتخاب ميشود؟ آن دو مقوله، دو عامل مهم در تقسيم بندي«محكزني» ميباشد. در ادامه انواع محكزني ارائه ميشود:
3-1- محكزني داخلي[6]
در اين حالت، شريك مطالعاتي از يكي از قسمتهاي همان سازمان انتخاب ميشود و مورد مطالعه قرار ميگيرد.
مثال: يك سازمان كه انبارهاي متعددي دارد ميتواند هر انبار خود را با انبارهاي ديگر مقايسه كند.
مزاياي محكزني داخلي عبارتند از:
– كمك ميكند تا بهترين روش در سازمان به دست آيد.
– هزينه كمتر و زمان كمتري را نسبت به انواع ديگر ميگيرد.
– براي سازمانهايي كه عملياتهاي مشابه زيادي دارند بسيار موثر است.
– جمع آوري اطلاعات و دادهها در اينجا بسيار ساده و راحت است.
– فرهنگ و زبان مشتركي حاكم است.
– محيط اطراف آشناست.
– كانالهاي ارتباطي موجود است.
– مديريت بر تمام اطراف مساله اشراف دارد.
3-2- محكزني عمومي[7]
در اين نوع محک زنی، شركاي مطالعاتي بدون در نظر گرفتن نوع صنعت انتخاب ميشوند و هدف يافتن بهترين عملكرد است و سعي ميشود كه عواملي كه بهترين شركت را از رقبا جلوتر قرار داده مشخص شود.
مثال: بسياري از شركتهايي كه در صنعت الكترونيك فعاليت نميكنند شركتهاي زيراكس و موتورلا را به عنوان الگو برميگزينند.
3-3-محكزني رقابتي[8]
در اين نوع از محكزني عملكرد يك سازمان در مقابل رقباي مستقيم آن سازمان ارزيابي ميشود. در اينجا سازمان بايد روشهاي كاري، فرآيندها، خلاقيتها، استراتژيها و بازارهاي طرف رقيب را به خوبي شناسايي كند كه خود اين امر يك مشكل بزرگ در سر راه اين نوع از محكزني است زيرا كسب اطلاعات در اين زمينهها در محيط رقابتي به سادگي امكانپذير نيست و رقبا سعي ميكنند حتي الامكان اين اطلاعات محرمانه باقي بماند.
3-4-محكزني عملكردي[9]
در اينجا شركت سعي ميكند كه سطوح عملكرد خود را با بهترين در صنعت مربوطه بسنجد و براي اين كار ميتواند روي تمام شركتها و يا قسمتي از صنعت متمركز شود. مسالهاي كه در اينجا حائز اهميت است اين است كه شركتها وسازمانها از فرهنگها و ساختار و بطوركلي ويژگيهاي مختلفي تشكيل شدهاند و با هم متفاوت هستند و نميتوان در تعريف«بهترين» به يك چيز واحد دست يافت و بنابراين يك مفهوم نسبي حاصل ميشود، براي حل اين مشكل سعي شده است كه به يك «زبان تجاري واحد» رسيده و براي همه شركتها فرآيندها، فعاليتها و … بر اساس آن تعريف شود.
3-5-محكزني فرآيند[10]
اين نوع محک زنی نسبت به پنچ ماركينگ عملكردي يك گام فراتر است و علت «بهتر بودن» را مشخص ميكند و بر روي آن دسته از فعاليتها، فرآيندها متمركز ميشود كه شركت مزبور را قادر به كسب درجه بالايي از عملكرد نموده است.
3-6-محكزني راهبردي[11]
در اينجا بيشتر تصميمات راهبردي در مورد مسايلي همچون تخصيص منابع، سرمايهگذاري، انتخاب همكاران تجاري، ارزيابي فن آوري و توسعه بخش بازار مورد مقايسه قرار ميگيرد.
توجه: انتشار مطالب این سایت، در سایت های فروش الکترونیکی ممنوع است و در دیگر سایت ها بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
می خواهید بیشتر بدانید؟
دانلود کنید. |
نیاز به مشاوره دارید؟ | به پژوهش نیاز داری؟ | نیاز علمی دیگری داری؟ |
TUSTAM.DS.BENCHMARKING.VZRI | با ما تماس بگیرید. | با ما تماس بگیرید. | نیاز خود را با ما در میان بگذارید |
[1] – Bench Marking
[2] -.(هدايت ا… منصوري: 1378،ص 187)
[3] -.(Sylvia.Coding,1992,p.1)
[4] – Shukko
[5] – APGC
[6] – Internal Benchmarking
[7] – General Benchmarking
[8] – Competitive Benchmarking
[9] – Functional Benchmarking
[10] – Process Benchmarking
[11] – Strategic Benchmarking
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!